دل نوشته هایم

منِ بی احساس
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
نویسندگان

بزرگترین واقعیت دنیا

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، ۰۱:۲۰ ب.ظ

سلام
امروز میخوام از واقعیاتی که به ذهن مریض من خطور کرده صحبت کنم

واقعیت این جهان هستی

بسم اللٌه الرحمن الرحیم

خدایی که هست و میبیند و دیده نمیشود، خدایی که جسم ندارد ولی وجود دارد

قدیما خدا رو تکه سنگی میدیدن و عبادتش میکردن و فکر میکردن اون کمکشون میکنه، بعد ها بزرگش میکردن و فکر میکردن این بزرگتره واقعیت داره و زورش بیشتره و بهتره... بعدا گاو پرستی و هزار فرقه ی دیگه رو شروع کردن...

آدما عقل دارند و مدام در حال پیشرفتن، البته اگه بخوان، بعدا گفتن که خداوند این سنگ و گاو و بت نیست و او بزرگتر از آن است که در تکه سنگی جای گیرد، گفتند خداوند جسم ندارد، چون اگر داشته باشد قطعا شبیه آن هم هست و او نمیتواند بزرگترین باشد، به قول معروف دست بالای دست بسیار است

بعدها فقط تصوری از خدا در ذهن ها ماند که بی همتاست و ما نمیتوانیم او را ببینیم، ولی هست و ما را میبیند، هر کس او را به شکلی که دوست داشت یافت و ساخت، یکی مهربانیش را بیشتر دوست داشت و یکی سختگیریش را، یکی نظمش را و یکی منطقش را...

گذشت و گذشت و گذشت تا پیامبر عظیم الشان اسلام ظهور کردن و با علم کامل از جهان هستی و آگاهی از دنیای بعد از مرگ خواست هدایت کند مردمان جاهل عرب زبان را، اما چه بگوید؟؟

مگر میشود به جنین در حال رشد بگویی که بعد از مرگت بند ناف نخواهی داشت و دست و پا در می آوری و میدوی و میخوری و میبینی و هزاران نعمت دیگه؟؟

قطعا جنین سقط میشود و میمیرد

به همین دلیل پیامبر به زبان خودشان سخن کرد، به زبان حوری و نهر آب، همان چیزهایی که اعراب کم داشتن، نهر عسل و هزاران نعمت بهشتی

حوری نشان خوشی و آرامش است و نهر عسل نماد همان دست و پا و خوردن و آشامیدن برای جنین، ولی به صورت بسیار گواراتر، بسان خوردن نهر عسل در این دنیا...

آیا در آن دنیا جهنم و بهشتی وجود دارد؟؟
بله

ولی نه دقیقا به این صورتی که برایمان تفسیر کرده اند، همان طور که نهر عسل و حوری را گفتم...

ببینید خداوند فرموده یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است، میخواهیم تفکر کنیم و ارتباط دهیم زندگی نطفه و جنین و دنیای حاضر را

در ابتدا نطقه فقط و فقط جسم بوده و هیچ واکنش و درکی نداشته است، در دوران جنینی بعد از ارتقای جسم به او روح دادن، اما نپخته و نسخه ی آکبندش...

جنین هم باید جسمش را پرورش دهد و هم روحش را سامان دهد، این دنیا جسم خودش بزرگ میشود و روح موضوع اصلی است، روحمان را پرورش میدهیم برای دنیای بعدی

در دنیای بعدی ما جسم نداریم، فقط روحمان است که به آن دنیا می رود و قرار است آن دنیا محل روح باشد، چه بهشت و چه جهنم

اما جهنم، جهنم همان استرس و اضطراب و فشار روحی ست که در این دنیا فقط ذره ای از آن را چشیدیم

دلیل اینکه میگویم ذره ای از آن را میچشیم این است که جنین هم فقط ذره ای از عذاب و آرامش جسمانی را دریافت میکند، که همان گره افتادن در بند جنین است و یا خوردن غذای مفید از طرف مادر

درآن دنیا هم فشار روحی شدیدتر است و هم آرامش روحی زیادتر است، ما خانه میخریم، ماشین میخریم که تنها به آرامش برسیم، همه برای روحمان است و بس، پس روح مهمتر از جسممان است

و اما خدا

برای جنین خدایش مادر است، او را نمیبیند ولی در زندگیش حس میکند، حال فکر کنید جنینی از این دنیا با خبر شد (مثل پیامبر جنین ها) و آمد که جنین ها را هدایت کند، اولا از دست و پای این دنیا نمیتواند صحبت کند، چون اگر باور کنند میمیرند و اگر باور نکنند مسخره اش میکنند و قبولش نمیکنند، پس او فقط این دنیا را به دنیای جنینی تطبیق میدهد، بهشت را مثل داشتن لوله ی بند ناف گشاد و زیاد با مواد خوشمزه ی زیاد تشبیه میکند و جهنم را مثل گره خوردن بند ناف میگوید

حال اگر جنینی هدایت شد و حرف های پیامبرش را گوش داد و آرام بود مادر هم خیالش راحت میشود و غذای خوب خورده و جنینش را به نحوه احسن بزرگ میکند، ولی اگر اذیت کرد و لگد زد، مادر فشار روحی میگیرد و غذای خوب نمیخورد و جنین ضعیف بار می آید

حال اگر ما روحمان را ضعیف بار آوریم مثل جنین با بدن ضعیف بار خواهیم آمد که با ضعف و شاید معلولیت باید زیر بار این زندگی رود و زندگی سختی را بگذراند، ولی اگر روحمان را پرورش دهیم بسان جنین عالی و با بدن خوب خواهیم بود که لذت خواهیم برد از زندگی کردن
روحمان که بزرگ باشد حسود نباشید، بد اخلاق نباشید، فحاش نباشیم خیالتان راحت که آن دنیا هم راحت خواهیم بود و در بهشت خواهیم رفت

شکرگذاری از چیزی که داریم ما را با صلابت و استوار خواهد کرد و روحمان را متعالی

کلی حرف هست که بنویسم ولی دیگه نمیتونم، خیلی زیاد شد
حرفهایی دارم ناب و شنیدنی

فقط خواهش میکنم از اسارت ذهن های کوتاه شدمون بیرون بیایم

بند ذهن ما به بلندای آسمان هاست، به بلندای وصف نشدنی، ولی آن را کوتاه کردند با تفاسیر جاهلانه شان

خدایا قسمت کن آگاه شوم و آگاه به دنیای زیبای بعدیت راه پیدا کنم...

در ضمن من این افکار را خیلی وقته دارم، لطفا مرا محکوم نکنید به "تازه به دوران رسیده" یا "تازه مطلع شده" یا "4تا کتاب خونده فیلسوف شده" حرفهای من از کتاب نیست
خدایا شکرت

  • 💕 پسر خوب 💕
  • تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۱۲۱

نظرات  (۱)

گاهی اصن نباید به این مسائل فکر کرد

دروغ نگم من خدا رو قبول ندارم ،منظورم از خدا چیزی هست که به ما یاد دادن

دین رو فقط ابزاری واسه پیشرفت انسان و انسانیت میدونم

یه مقدار قبول اینکه خدای یگانه ای هست که این همه قدرت داره سخته با توجه به وضعیت موجود کل دنیا، ما بیشتر میترسیم که به چیزی که همه اعتقاد دارن اعتقاد نداشته باشیم، واقعا هم این بی اعتقادی ترسناکه اگه نتونی روی خودت کنترل داشته باشی و اخلاق رو مبنا قرار بدی

جوابتون:
خدا هست... ولی نه اونطوری که میگن
آخرت هم هست، ولی نه اونطوری که اونا میگن

هر چه میخواهد دلِ تنگت بگو! زود باش بگو دیگه! اَههههههه!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">