11 یادداشت
دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۱۳ ق.ظ
و این ماییم که تصمیم میگیریم چی بسازیم از خودمون
یادم میاد از بچه گی تو جمع که جنس مخالف هم بود سریع آب میشدم، خشکم میزد، کم میاوردم، ولی خب بدمم نمیومد تو جمعشون باشم، اما الان که چند روزیه بزرگترین تصمیم زندگیمو که چشم پاکیه رو گرفتم با خودم به این نتیجه رسیدم که شاید زندگیه قبلی هم داشتیم، و شاید من تو اون زندگیم آدم خوبی بودم که از روبرو شدن تو جمع نامحرم خجالت میکشیدم، الان که تصمیم گرفتم نگاه نکنم، تو جمع نباشم، و دل و روحمو از همه چی خالی کنم، خیلی راحت ترم، خیلی حس خوبی دارم
ای دل مهربون من من خودم عاشق توام، من خودم همیشه عاشقیتو میکنم، همیشه خودم مواظبتم، چیزی رو به دلت راه نده، نه هوس نه شهوت نه دروغ نه دورویی نه نفرت...
ای دل مهربون من تو گرونترین داشته ی منی، کسی توان خریدشو نداره، پس خودتو ارزون نفروش...
خدایا شکرت...
- ۰۳/۱۱/۲۹
- تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۱۲
موفق باشین
برام عجیبه که اسم وبلاگتون هست یادداشتهای یک پسر غیر مذهبی
در تصمیمتون به جاهای خیلی خوب و رشد دار برسین
تماشای تلاشهای اینچنینی خیلی خوبه. به آدم انگیزه میده