18 یادداشت
گاهی غم و غصه و درد میاد سراغت، یا از طرف شخصی یا اشخاصی و یا محیطی، و تو فکر میکنی که خدایی نیست، خدایی دوستت ندارد
شاید به وقت درد کشیدن یادت بره که خدایی هم هست، یادت بره که خدایی هست که از رگ گردن نزدیک تر است...
شاید در اون لحظه فقط به بدی دنیا و نعوذ بالله خدا فکر کنی...
ولی یادت نره که خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است و از مادر مهربون تر، هیچ وقت دردی بزرگتر از ظرفیت ما به ما نمیده، هیچ وقت حواسش از ما پرت نمیشه، هیچ وقت دوست داشتنش به ما ذره ای کم نمیشه...
هیچ وقت یادمان نرود که عشق خدا رو با عشق خودمون قاطی نکنیم
هعی... دلم پره خیلی پره
دیگه وقتشه حرفامو تو دلم مث یه راز حبس کنم..
تمام حسرتا، تمام غما، تمام روزایی که باید شاد میبودم و نبودم، تمام روزایی که شاد بودنو تو سرم کوبیدن، تمام شبایی که بدون آرامش خوابیدم، تمام استرسایی که شب و روز به خاطر کوچیکترین چیزا داشتم، تمام ضربه هایی که با دست خودم به سرم زدم، تمام موهایی که خودم از خودم کندم، تمام آرزوهایی که خاک کردم، تمام روزایی که از داشتن چیزی تو دلم نفرت کاشتم، تمام خواسته هایی که اجازه ی داشتنشو ندادن، تمام حرفایی که نذاشتن به کسی بزنم
من تمام این مواردو از خدا میخوام نه از بنده ی خدا
هیچ بنده ای توان برآوردن خواسته های منو بابت سختی هایی که کشیدم رو نداره
خدایا شکرت...
- ۰۳/۱۲/۰۸
- تعداد عزیزانی که این مطلبو دیدن: ۱۶
خدا به دادتون برسه.
مخصوصا این اوضاع بد اقتصادی کشور که همه مردم و مخصوصا جوونها رو گذاشته تو منگنه واقعا اسباب شروع خیلی غمهای عجیب غریب تو زندگی روانی زندگی کاری و زندگی عاطفی مردم شده